ليلا عراقيان را همه ما با نام پل طبيعت مي شناسيم، كسي كه براي زنان ايراني افتخارهاي ملي و بين المللي زيادي كسب كرده است.
چه تهراني باشيد چه نباشيد، اين اطمينان را داريم که حتما نام پل طبيعت در تهران به گوشتان خورده است؛ چون نام اين پل حتي از مرزهاي كشورمان هم فراتر رفته و با جوايزي كه در جشنواره هاي مهم مربوط به معماري كسب كرده، بسياري از مردم كشورهاي ديگر هم با اين سازه ي معماري آشنا هستند و البته نه تنها با اين پل،بلكه با نام سازنده ي آن كه زن جواني به نام ليلا عراقيان است هم آشنا هستند.
اما ليلا عراقيان كه در هنگام طراحي اين پل، كمتر از سي سال داشته، كيست؟ او در چه دانشگاهي تحصيل كرده؟ حــالا چه مي كند؟ چه بازخوردهايي از اجراي اين طرح گرفته؟ همچنان به كار طراحي و معماري مشغول است يا نه؟ و اين كه نظر خودش درباره ي اين پل معروف چيست؟
ليلا عراقيان، متولد سال ۱۳۶۲ است. او فارغ التحصيل رشته معماري از دانشگاه شهيد بهشتي است و بعد از آن، تحصيلش را در مقطع فوق ليسانس در رشته معماري از دانشگاه بريتيش کلمبيا در ونکوور کانادا ادامه داده و همچنين فوق ليسانس سازه هاي غشايي از دانشگاه آنهالت در شهر دسائو در آلمان را دارد.
او در مصاحبه اي درباره ي ساخت اين پل توضيح داده: «ما از سال ۱۳۸۴ در زمينه ي طراحي و اجراي سازه هاي پارچه اي مشغول به کار بوديم و سال ۱۳۸۷ مسابقه اي از سوي نوسازي اراضي عباس آباد برگزار شد كه ما هم به آن دعوت شديم و طي دو مرحله اين طرح برگزيده شد. درواقع اينطور نبود كه ما اين طرح را داشته باشيم، به شهرداري ببريم و بگوييم بياييد اين را بسازيد. بعد از اين كه مسابقه برگزار شد اين پل براي اين نقطه طراحي شد. ضمن اين كه نميخواهم اينطور نشان داده شود كه من به تنهايي اين كار را كردم، همكار من آقاي عليرضا بهزادي هم در طراحي اين پروژه و در طول چهار سال، خيلي بيشتر از من در نظارت ساخت آن نقش داشته ولي گويا چون من يک زن جوان بودم بيشتر ديده و شناخته شدم.
و همينطور هم بود. اين زن جوان توانست به يک الگو براي زنان ديگري در دنيا تبديل شود كه در برابر سختيها مقاومت كنند تا به پيروزي برسند. خانم عراقيان خودش در اين زمينه گفته است: «فکر مي کنم زنان ما بسيار توانمند هستند و در خيلي مواقع توانمندتر از آقايان هستند. آنچه من مي بينم اين است كه زنان در کشور ما در همه ي زمينه ها مي درخشند.
مثلا در ورزش مي بينيم چه تعداد از زنان و دختران ايراني براي کشور افتخار مي آفرينند. همينطور در سينما و ديگر هنرها يا علوم و صنايع. شايد تک تک اين موفقيتها در کنار هم کم کم اين اعتماد را ايجاد کرده باشد . قطعا همين يک کار نمي تواند تغييري ايجاد کند. فکر مي کنم حالا ديگر ما زنها کمتر مي نشينيم تا اعتماد را به ما بدهند، هر كداممان در جايي كه هستيم تلاش مي کنيم آن را به دست بياوريم، همانطور که تا الان اين کار را کرده ايم.
اين معمار جوان درباره ي ادامه ي مسيري كه پيش رو دارد هم اميدوار است بتواند همچنان موفق باشد.تازه ترین طرحی که در دست اجرا دارد، پروژه اي است كه در جنوب ايران به شركت آنها سپرده شده و خودش درباره ي آن مي گويد: پروژهاي که ما روي آن کار مي کنيم و بسيار جالب است، اسکله ايست که بين رود اروند و پالايشگاه قديمي آبادان قرار گرفته. اين اسکله قرار است با ابزار و ماشين آلات باقيمانده از پالايشگاه طراحي و به يک پارک موزه صنعت نفت تبديل شود. در واقع يک فضاي باز تفريحي است که مردم در حين قدم زدن و لذت بردن از مناظر اطراف، مي توانند با تاريخ صنعت نفت هم آشنا شوند.
او از استقبال مردم نسبت به پل طبيعت هم حرف مي زند، چيزي كه اگر حتي يک بار روي پل طبيعت قدم زده باشيد، خودتان آن را به چشم ديده ايد، مردمي كه با خانواده براي گذران اوقات فراغت آمده اند، كودكان و سالمنداني كه هر كدام به فراخور سنشان از اين فضاي تفريحي لذت مي برند و بيشتر افرادي كه روي اين پل ايستاده اند و با تهران سلفي مي گيرند. همه ي اينها لبخند را روي لبهاي ليلا عراقيان مي آورد، همانطور كه خودش اشاره مي كند: هر بار مردم را مي بينم كه خوشحالند، عكس مي اندازند و از اين فضا لذت مي برند، از همه ي جــــــــايزه ها و اعتبـــارها برايم لذت بخش تر است.
ليلا عراقيان دغدغه هاي محيط زيستي هم دارد. او از اين كه اين همه خودرو در شهر در حال حركت است گلايه دارد، از اين كه آلودگي هوا در تهران اينقدر زياد است، اين كه فضاي شهري براي پياده روي و دوچرخه سواري مناسب نيست و مردم اين همه به وسايلنقلیه شان وابسته شده اند ناراحت است. او در گفت وگويي با اشاره به اين كه خودش ماشين ندارد و رانندگي نمیكند، تاكيد كرده: «روياي من اين است که روزي تهران به گونه اي باشد که در آن همه به فضاي سبز، پياده روهاي قابل استفاده، مسير دوچرخه سواري، حمل و نقل عمومي کارآمد که پاسخگوي جمعيت شهر باشد دسترسي داشته باشند. آرزو مي كنم روزي باشد كه اينقدر زندگي همه به ماشينهاي شخصيشان وابسته نباشد و در تهران شاهد شهري پويا و زيبا و سرزنده باشيم که در آن تعداد آدمهاي پياده از سواره ها بيشتر باشد. فكر مي كنم اگر همه ما براي آن تلاش كنيم اين آرزو مي تواند محقق شود.
منبع:mybenita / به کوشش:آتنا طوسیان