يکي از معروفترين کتاب هايي که در چند سال اخير در رابطه با بهبود روابط زناشويي منتشر شده است کتاب «مردان مريخي زنان ونوسي» است. پيام کتاب «جان کري»اين است که زن و مرد باهم متفاوتند.
گويي مردها از يک سياره و زنان از سياره اي ديگر آمده اند.
زندگي زناشويي مطلوب، نه با حذف تفاوت ها، که با شناخت وقبول آن ها ممکن ومحتمل است. اما در سطح تحليل کلي تر بايد گفت که انسان ها فارغ از جنسيتي که دارند آنقدر باهم متفاوتند که گويي هر فرد از يک سياره جداگانه آمده است . هر انساني يگانه و منحصر به فرد است و هيچ کس به ديگري شباهت ندارد. اگر قرار بر اين بود که دو نفر صد درصد شبيه هم باشند و مثل هم فکر کنند خداوند فقط يکي از آن ها را خلق مي کرد. اما مسئله سياره ما وجود اين کثرت و گوناگوني نيست بلکه مشکلات از عدم به رسميت شناختن اين تفاوت ها ناشي مي شود.
معضلات روابط انساني از آن جا آغاز مي شود که فکر کنيم همه مانند ما به دنيا مي نگرند و زندگي مي کنند يا بايد اين گونه باشند.
فرض کنيد براي رفع نارسايي در بينايي خود به چشم پزشکي مراجعه مي کنيد و او پس از گوش کردن مختصر به سخنانتان عينکش را برداشته به شما مي دهد و مي گويد: اين عينک را امتحان کنيد. ده سال است که به خوبي برايم کارکرده است. چون عينک ديگري در خانه دارم شما مي توانيد از اين پس استفاده کنيد. اما شما پس از اين که عينک را به چشم مي زنيد همه چيز را بدتر از گذشته مشاهده مي کنيد. آن گاه با صداي بلندي مي گوييد:
وحشتناک است! هيچ چيز پيدا نيست.
نمي فهمم! مشگل چيست؟ اين عينک براي من خيلي خوب کار کرده، بار ديگر آن را به چشم بزنيد و بهتر بيازماييد. شما پس از اين که بار ديگر عينک را به چشم مي زنيد، مي گوييد: همه چيز را تيره و تار مي بينم . نمي دانم مشگل شما چيست؟ لطفا کمي مثبت بينديشيد.
با اين که مثبت مي انديشم، چيزي نمي بينم . آقا شما نمک نشناسيدو قدر اين کار و زحمت را نمي دانيد.
آن چه که ذکر شد مشکلات ناشي از ناديده انگاشتن تفاوت هاي فردي را به خوبي نمايان مي سازد . اما حقيقت مهم آن است که در سطحي گسترده تر وجود چنين طرز تفکر و انديشه اي، باعث بروز بحران ها و فاجعه هاي عظيم وهولناک برای جامعه بشری خواهد شد.جنگ ها و منازعات بزرگ سياسي، مذهبي و قومي در طول تاريخ به وجود نيامده اند، مگر زماني که عده اي درصدد برآمده اند تا باورها و عقايد و تعاريف خود را، به عنوان يگانه حقايق مسلم، به ديگران تحميل نمايند. لذا، اين سياره تبديل به اقامت گاهي توام با صلح، آرامش و آزادي نخواهد شد، مگر زماني که اين اصل مورد پذيرش همگان قرار گيرد: همه انسان ها، فارغ از هرانديشه و عقيده اي ، از حق برابر براي زندگي برخوردارند. يگانه وسيله اي که ما براي تحقق اين مهم در اختيار دارطم، نيروي عظيم« عشق» است؛ زيرا عشق به تفاوت ها احترام مي گذارد:
به قول هوشنگ ابتهاج :
عشق شادي است
عشق آزادي است
عشق آغاز آدميزادي است
منبع: گزيده اي از کتاب شما عظيم تر از آني که هستيد که مي انديشيد
از مسعود لعلي