نگاهی نو به مفهوم سواد در قرن بيست و يکم ابراهيم براز
حتما با خودتان مي گوييد، اين چه جور سوالي است. اگر من بی سواد باشم، چطور می توانم این سوال را بخوانم؟؟!! ولي اشتباه نكرده ايد. ممكن است شما توانايي خواندن و نوشتن داشته باشيد، ولي بر اساسِ تعريف جديد، با سواد نباشيد.
با ورود به قرن ۲۱ ميلادي، بسياري از مفاهيم تغيير پيدا كرده است. سواد ديگر همان معني قديميِ توانايي خواندن و نوشتن را ندارد. در قرن ۲۱، ميزان اطلاعات، تنها براساس ميزان تحصيلات دانشگاهي سنجيده نمي شود. يك فارغ التحصيل دانشگاه بايد به طور مداوم دانش اش را به روز كند. در حال حاضر فارغ التحصيلان رشته مكانيك بعد از دو سال و فارغ التحصيلان رشته رايانه بعد از شش ماه دانش شان كهنه مي شود و بايد اطلاعات شان را به روز نمايند.
همه افراد از همه نسل ها نياز به بازآموزي و سوادآموزي از نوع جديد دارند. در جامعه اطلاعاتي كسي كه خواندن و نوشتن مي داند و حتي فراتر از آن تحصيلات دانشگاهي دارد، ولي مثلا نحوه استفاده از اينترنت را نمي داند، باسواد تلقي نمي شود. همين مسئله باعث مي شود تا نظام هاي آموزشي و از جمله دانشگاه ها به ناچار به سمتِ تغيير بروند. به اين ترتيب قرن ۲۱ به سمتي مي رود كه اكثر مشاغل به سواد، دانش و مهارت هاي جديد از جمله توانايي كار با كامپيوتر نياز دارند.
در طی دهه های اخير ، پژوهشگران موفق به کشف و معرفی بيش از ۳۴ نوع سواد مفيد و مدرن شده اند که سوادِ علمی با معنای مصطلح آن، تنها يکی از آن ها محسوب می شود. از جمله سوادهای مفيد و مدرن می توان به سواد فرهنگی ، سواد اجتماعی ، سواد سياسی، سواد اقتصادي، سواد رسانه ای، سواد اطلاعاتی، سواد اطلاع رساني، سواد کامپيوتری، سواد اينترنتی، سواد محيط کار، سواد خانوادگی، سواد فن آوري، سواد قانوني، سواد شبكهاي، سواد ارتباطي، سواد ابزاري، سواد منبع گزيني، سواد معنوي، سواد بهداشتي، سواد هنري، سواد سمعي و بصري، سواد نقادي، سواد نظامي و سواد محيطي ( اكولوژيك ) و … اشاره کرد که هر يک از آن ها تعريف خود را دارند.
كشوري پيشرفت مي كند، كه مردمي آگاه داشته باشد. مردمي كه به طور نسبي به اين سوادها مسلط باشند. يك فرد هم اگر قرار است در زندگي فردي و اجتماعي اش موفق باشد، بايد در هر كدام از اين حوزه ها اطلاعات مفيدي داشته باشد.
صحبت در مورد تك تك اين سوادها، بحثي است تخصصي كه نياز به زمان زيادي دراد. در اين جا، به اختصار در مورد تعدادي از انواع سواد، كه جديدتر هستند، براي تان توضيح مي دهم.
تعريف سنتي سواد بسيار ساده است: “سواد عبارت است از توانايي خواندن و نوشتن”.
اما در عصر حاضر هر كدام از انواع سواد تعريف مستقلي دارند:
سواد اطلاعاتی: آگاهی از قابليت های محاسباتی و توانايی تشخيص و بيانِ روشن مسائلی که به کمک فن آوری رايانه ای قابل حل هستند. اين آگاهی شامل برنامه ريزی برای رايانه نمی شود.
سواد اطلاع رسانی : به سوادي گفته می شود که برای سازماندهی، ذخيره سازی، باز يابی و اشاعه اطلاعات طراحی شده است.
سواد ارتباطي: به عنوان وسيله اي براي درك مفاهيم اجتماعي و فرهنگي و ارتباطات به كار مي رود. برقراري ارتباط موثر امروز به يك هنر تبديل شده است.
سواد ابزاري: توانايي و فهم براي استفاده عملي و مفهومي از ابزار فناوري اطلاعاتِ روز، يعني استفاده از كامپيوتر و اينترنت.
سواد منبع گزيني: امروز منابع علمي زيادي در دسترس همه است. بايد بتوانيم به خوبي از اين منابع استفاده كنيم. سواد منبع گزيني، عبارتست از توانائي و فهم استفاده از نوع، شكل، محل و روشهاي دسترسي به منابع اطلاعاتي به ويژه اينترنت.
سواد فرهنگی: منظور از سواد فرهنگی، شناخت “ميدان های” فرهنگی مختلف و يا شناخت قواعد نوشته و نانوشته، گونهها، گفتمانها، انواع سرمايهها، ارزشهای فرهنگی موجود، زمينهها و ملزوماتی است که بر عمل انسانها تاثير می گذارند .
سواد هنري: توانايي درك پديده هاي هنري مختلف. صرفا پديدن آوردن يك اثر هنري زيبا مهم نيست، بلكه در جامعه بايد اين توانايي وجود داشته باشد كه اين اثر زيبا به خوبي و درستي درك شود.
سواد اقتصادي: داشتن اطلاعات پايه در مورد اقتصاد. هر فرد بايد آن چه باعث بهتر يا بدتر شدن وضعيت اقتصادي خودش و سازمان اش مي شود را تشخيص دهد و براي آن برنامه ريزي كند. به عنوانِ يك مثال ساده، همه بايد بدانند كه پس انداز شان را در چه زمينه اي صرف كنند.
سواد رسانه اي: سواد رسانه اي را مي توان در واقع معياري از توانايي و قابليت افراد در درك رسانه دانست. اكنون در عصر اطلاعات بسر مي بريم. در چنين فضايي ، مخاطب بايد داراي حداقل توانايي مستقل و مستقيم از درك خوراك و خروجي رسانه ها باشد .
سواد اجتماعي: سواد اجتماعي به توانايي درک و فهم مسايل اجتماعي، چگونگي زندگي اجتماعي، همزيستي و پاسداري از نظامات اجتماعي اشاره ميکند. كسي كه سواد اجتماعي دارد، شخصي است که آمادگي زندگي بهره ور به مثابه يک شهروند سازگار با تغييرات سريع در حوزه دانش و تکنولوژي، گوناگوني باورها و ارزشها را دارد.
سواد معنوي (ديني و اخلاقي): به مجموعه توانمنديها و قابليتهاي ضروري در عرصه ديني و اخلاقي سواد معنوي گفته ميشود.
سواد علمي: به عبارت روشن و ساده، توانايي مرتبط با پرسشگري، پژوهش و يافتن پاسخ براي پرسشهاي برخاسته از کنجکاوي در خصوص زندگي روزمره را سواد علمي مي گويند. دارا بودن سواد علمي به معناي توانايي توصيف، و پيشبيني پديدهها است.
سواد فن آوري: سواد فن آوري، دانشي درباره چيستي فن آوري، شيوه کارکرد آن، و نيز چگونگي اثربخشي و کارآيي آن در تحقق اهداف و مقاصد ويژه است. شخصي که داراي سواد فن آوري است، فن آوري را به صورت اثربخش براي دستيابي، پردازش و ارزشيابي مجموعه اي از اطلاعات از منابع مختلف به کار ميبرد. بسياري از متخصصان بر اين نکته توافق دارند که، افراد بايد مهارتهاي فن آورانه را برا ي حل مسايل به کار ببرند.
سواد بهداشتي: بهداشت در برداشت وسيع آن به دو حيطه اساسي اشاره مي کند؛ بهداشت رواني و بهداشت جسماني. با عنايت به طبقهبندي فوق از بهداشت، هر شخص به عنوانِ شهروندي سالم بايد داراي سلامت رواني و جسماني براي تحقق اهداف فردي و اجتماعي باشد. بنابراين، باسوادِ بهداشتي، كسي است كه داراي ويژگي هايي نظيرِ درک و فهم بهداشتي، تربيت بدني، سلامت فردي و اجتماعي و بيماري و مانند آن است.
سواد زيست محيطي(اكولوژيك): سواد زيست محيطي به توانايي درک و فهم مسايل محيط زيستِ شهري و طبيعي، اشاره ميکند . در کنار اين، سواد زيست محيطي دربرگيرنده معرفت عميق درباره منابع طبيعي و حيات وحش است. نگرش مثبت به محيطِ زيست، در هسته اصلي سواد زيست محيطي قرار دارد. باسوادِ زيست محيطي، از محدوديت منابع طبيعي آگاه است و به حساسيت حيات وحش نسبت به نتايج ناشي از عملکرد انساني اشراف دارد.
و …
در مورد هر يك از اين سوادها مي توان ساعت ها و ساعت ها نوشت و صحبت كرد. من فقط مي خواستم دريچه اي به روي شما باز كنم تا ببينيد در قرنِ بيست و يكم براي موفق شدن چقدر بايد تلاش كرد. كسي كه امروز مي خواهد در زندگي فردي و اجتماعي اش، انسان موفقي باشد، بايد در هر يك از اين زمينه ها اطلاعات و سوادِ مناسبي داشته باشد.
پس من و شما هم، زمان را از دست ندهيم. اگر مي خواهيم براي ايرانِ عزيز شهروند موثري باشيم، تلاش كنيم تا باسوادتر شويم. باسواد قرن بيست و يك!