داستان اين کتاب درباره ي پسربچه اي کوچک و سرگرم کننده است که در برزيل و در خانواده اي فقير و پرجمعيت زندگي مي کند. رؤياپيشه و خيال پرداز است و بسيار بازيگوش. او بدترين بازي ها را (که خودش خلق کرده) سر برادران وخواهرانش و مردم محله در مي آورد. او بارها در سراسر داستان بشدت تنبيه مي شود و خواننده را در اندوه کودکانه اش سهيم مي کند.
داستان کتاب، احساسي توأم از غم و شادي به خواننده مي دهد. “واسکنسلوس” با قهرمان خردسالش موسوم به زه زه (مخفف ژوزه) بر تمام خوانندگانش تاثير گذاشت. بي سبب نيست که درباره ي اين کتاب گفته اند يکي از زيباترين آثاري است که درباره کودکي و دنياي آن نوشته شده است.
اين رمان موفق در سال ۱۹۶۸ به چاپ رسيد و تا زمان مرگ واسکونسلوس به چاپ چهلوهفت رسيده بود. سيودو ترجمه از اين کتاب در نوزده کشور جهان منتشر شدهاست. اين کتاب الهامبخش آثار سينمايي، تلويزيوني و تئاتر بودهاست.
واسکونسلوس ذاتاً داستانگو بود. حافظه قدرتمند و تخيل گسترده در نهايت او را به سوي نويسندگي سوق داد. نخستين رمان واسکونسلوس، موز وحشي در سال ۱۹۴۲ منتشر شد اما موفقيت بزرگ او در عرصه ادبيات با انتشار روزينيا، قايق من در ۱۹۶۲ آشکار شد.
واسکونسلوس سبک خاصي در نويسندگي داشت او ابتدا زمينه وقوع داستان را انتخاب ميکرد و تمامي جزئيات آن را با بررسيهاي عميق کشف ميکرد. سپس تمامي وقايع داستان و حتي گفتگوها را تخيل ميکرد و دست آخر هنگامي نوشتن را آغاز ميکرد که داستان به تمامي در خيالش شکل گرفته باشد: «… فقط زماني نوشتن را آغاز ميکنم که احساس کنم رمان از تمام منفذهاي بدنم به خارج ميتراود. پس از آن بي وقفه مينويسم». به اين ترتيب بود که رمان درخت زيباي من شناخته شده ترين اثر واسکونسلوس تنها طي دوازده روز نوشته شد. هر چند که نويسنده اعتراف ميکند که «… اين اثر براي بيست سال در اندرون من بودهاست».
در سال ۱۹۷۴واسکونسلوس در رمان خورشيد را بيدار کنيم زندگي قهرمان داستان درخت زيباي من را دنبال ميکند. از واسکونسلوس آثار متعددي به چاپ رسيدهاست. کلر بودوين، منتقد فرانسوي معتقد است وجه مشخص آثار او وجود شاعرانگي خاصي است که از کيمياي بين واقعيت و خيال ناشي ميشود