روزهاي اول زندگي همه انگار شبيه هم است؛
آقاي خانه براي رسيدن به منزل سـر از پا نمي شناسد و سعي مي کند هر روز شاخه گل يا هديه کوچکي به همسرش تقديم کند. خانم نيز با ظاهري آراسته و لبخندي مهربان منتظراست تا با يک فنجان چاي به استقبال شوهرش برود… اما چرا پس از چند سال اين صحنه ها کمرنگ مي شود و محبت و صميميت رو به سردي مي رود.
يکي از نکاتي که در زندگي خانوادگي و اجتماعي اهميت دارد، اين است که همه انسانها به دنبال اتصال و ارتباط هيجاني هستند. وقتي بين زن و شوهر پل سازي عاطفي صورت نگيرد و مشترکات روشن تعريف نشود، احساس دور بودن از هم براي آنها اتفاق مي افتد. اين احساس از زمان کودکي به صورت يک نياز جدي خودش را نشان مي دهد.انسانها وقتي بــــــزرگ مي شوند و زندگي مشترک تشکيل مي دهند نیز نياز دارند تا مورد توجه مناسب قرار گيرند.
چرا بين همسران دلسردي به وجود مي آيد؟
اتفاقي که در اکثر زندگي هاي زناشويي مي افتد، اين است که زن و شوهر به جاي توجه به لحظات عاطفي، به مسايل ديگري مانند ساختن منزل، چيدمان وسايل و ديگر مسايل حــــــاشيه اي مي پردازند که به نظرشان ضروري است و غرق در امور روزانه مي شوند. در نتيجه کم کم از حضور عاطفي غافل و دچار فراموشي مي شوند و صفا و صميميت در کانون خانواده کمرنگ مي شود.
اگر زندگي با هوشياري همراه نباشد، افراد نسبت به اهميت دادن به روابط بي توجه مي شوند. يکي از پايه هاي هوشياري، ايجاد حضور عاطفي در ابعاد مختلف است. در اين صورت پيوندها با هم مرتبط خواهد شد. برخوردهاي عاطفي مناسب همراه با اتصال هاي مناسب مي تواند يکي از اصلي ترين پايه هاي گفتگو باشد. آن قدر بايد هوشيار باشيم که از نوع نگاه و لحن صداي همسرمان، حال او را درک کنيم و لازمه اين شناخت اين است که او را ببينيم؛ به معناي واقعي، روزهاي اول ازدواجتان را به ياد بياوريد که ساعت ها با همسرتان قدم مي زدید و وقتي نگاهي به ساعت مي انداختيد، باور نمي کرديد که اين مدت طولاني را گرم گفتگو بوده ايد، علت اين بود که تمام توجه شما به همسرتان بود، اين حالت هميشه بايد در زندگي وجود داشته باشد و وقتي از بين رفت، گفتگو با شکست روبرو مي شود.
چگونه حضوري مؤثر و صميمي در خانواده داشته باشيم؟
همه ما کساني را ديده ايم علاقه به جمع آوري تمبر، پروانه و سکه دارند. يکي از رازهاي مهم در زندگي زناشويي جمع آوري کلکسيوني از لحظات عاطفي و عاشقانه است که هميشه با خود داشته باشيم. به هر اندازه که بتوانيم اين کلکسيون را بهتر و بيشتر جمع کنيم، در واقع جواهراتي داريم که نقش اساسي در تعاملات ما خواهند داشت. براي ساختن اين لحظات وقت بگذاريم. با هم بودن و دوستي و محبت را تجربه و اتصال هاي عاطفي را تقويت کنيم و صميميت بين انسانها را از کلمات به عمل تبديل کنيم، به اين ترتيب مي توان رايحه مطبوع و دل انگيز خوب بودن در کنار يکديگر را تجربه کرد.
چهار عاملي که زندگي را مسموم و فضاي صفا و صميميت را از بين مي برد:
۱-نقادي ها و غر زدن هاي شديد: به عنوان مثال زماني که خانم يا آقا فراموش کرده کاري که قرار بوده انجام دهد و همسرش با الفاظ خيلي تند و انتقادهاي شديد و توهين آميز اين مسأله را يادآوري مي کند، به شخصيت او حمله شديد کرده است.
۲-حالات تدافعي: در بعضي از زندگي هاي مشترک، زوجين به جاي روابط صميمانه، مدام به دنبال دفاع از خود هستند، چون عقيده دارند حرف خودشان درست است و مي خواهند به هر قيمتي نقش خود را اثبات کنند؛ در اين شرايط معمولاً زندگي به نوعي معامله تبديل مي شود و رابطه اي تجارتي بين آنها شکل مي گيرد.
۳- حالات تحقير، ناسزاگويي و خرد کردن شخصيت: وقتي فضاي تحقير و بدگويي در خانه حاکم شود، روابط رو به سردي خواهد رفت.
۴- بي اعتنايي: وقتي زن و شوهر در پاسخ به نياز هاي يکديگر، ستيزه جويانه برخورد مي کنند يا از هم دوري مي کنند، درست مانند اين است که مثل دو ديوار سنگي به هم نگاه مي کنند و ارزشي براي يکديگر قايل نيستند.
زماني که انسانها در معرض طوفــان هاي هيجاني خود قرار مي گيرند و تمام وجودشان پر از زمينه هاي منفي ناشي از اين هيجانات مي شود، ديگر فرصتي براي ديدن يکديگر نخواهند داشت. در روان شناسي خانوادگي اصطلاحي با عنوان«غوطه ور بودن در حالات احساسي و هيجاني بسيار بالاست» که در نتيجه فرد آن قدر هيجان هاي منفي در ذهن دارد که نه تنها از لحاظ روحي که از نظر فيزيکي نيز نمي تواند حضور مطلوبي داشته باشد. اين مشکل يک باره ايجاد نشده و طي روندي که مدت ها به خاطر ناديده انگاشتن لحظات عاطفي شکل گرفته است، ايجاد مي شود.
زوجيني که رابطه آشفته اي دارند و بي انگيزه شده اند چطـور مي توانند دوباره شادابي را به زندگي مشترک برگردانند؟
زماني که مشکلات کوچک به مرور رابطه شيرين ما را خـراب مي کنند، غفلت مي کنيم و اهميتي به بازسازي اين رابطــــــه نمي دهيم. اگر يکي از وسايل منزلمان خراب شود خيلي سريع آن را تعمير مي کنيم، اما در مورد مسايل روحي و عاطفي خانواده خير. در نتيجه مشکلات روز به روز بزرگتر مي شود و صميميت ها را از بين مي برد. بايد به مسأله بازنگري درست نگاه کنيم و براي تعمير ارتباطات گام هاي درست برداريم. هر اندازه که آگاهانه تر عمل کنيم، فضاي خانوادگي از طراوت و تازگي بيشتري برخوردار خواهد شد.
گام مؤثر ديگر اين که امکان اشتباه از طرف خود را اذعان کنیم. شايد من اشتباه کرده باشم.اگر انسان فکرکند که هيچ وقت اشتباه نکرده و هميشه حق با او بوده، فاصله ها بيشتر و بيشتر مي شود.
در تعبيرات کلامي و تفسيرهايي که از تعاملات داريم بازنگري کنيم. يکي از ريشه هاي مشکلات زناشويي اين است که کلمات اتوماتيک وار و بدون توجه به بار معنايي به کار برده مي شود. به اين مثال دقت کنید: کجا بودي که اين قدر دير اومدی؟
وقتي دير مي آيي من خيلي نگران مي شوم.
اين دو جمله دو تعبير متفاوت از يک حالت است که در قالب کلمات و لحن متفاوت، قطعاً احساس متفاوت را به مخاطب القا مي کند. توجه داشته باشيد که کلمات گاه فضاي عـــــاطفي را آشفته مي کنند؛ پس آگاهانه انتخاب کنيد تا برقراري ارتباط به صورت عميق و درست شکل گيرد.
در کنار آگاهي نسبت به کلام و بارهاي منفي آن در تعاملات، به رفتارهاي غير کلامي نيز توجه داشته باشيم. وقتي راجع به خاطرات خوب صحبت مي کنيم ، قطعاً موج مثبت آن به مخاطب منتقل مي شود. صميميت در نگاه، کلام و رفتار ارتباط ها را عميق تر مي کند. براي اينکه صميميت استوار و در ابعاد گسترده جاري باشد، بايد اصيل باشد، چون در شکل ساختگي و تصنعي تأثيري نخواهد داشت. براي داشتن رفتار عاشقانه نخست بايد قلبي عاشق داشت و زماني قلب عاشق مي شود که محبت را در وجود خود جاري کنيم.
کساني که با خود مهربان نيستند و وجودشان آکنده از سختي هاست، نمي توانند با ديگران نيز مهربان باشند. براي اينکه بتوان محبت رانثـــــار ديگران کرد، بايد به خواسته ها، نيازها و دغدغه هاي آنها توجه نمود. درک احساس طرف مقابل مي تواند منجر به صميميت در خانواده شود.گفتگو زماني صميمانه و عاطفي خواهد بود که صرفاً به رد و بدل کردن اطلاعات پرداخته نشود. فردا ساعت چند برمي گردي؟ حتما ميوه بخري، مراقب بچه ها باش و… اين صحبت هاي روزمره ظاهراً گفتگوست، اما فضاي صميمانه ايجاد نمي کند. زماني مي تواند بارعاطفي داشته باشد که با درک عاطفي و هيجان همراه باشد و اين يکي از نيازهاي اساسي انسان است. سعي کنيم شنونده خوبي باشيم و نسبت به سخنان طرف مقابل واکنش هاي مناسب را نشان دهيم.
و کلام آخر اينکه…
چشم پوشي باعث مي شود، صفا وصميميت همچنان در فضاي خانواده حاکم باشد. آگاهانه اشتباهات همديگر را ناديده بگيريد و آگاهانه ببخشيد و عفو کنيد. همه ما هميشه نيازمند نوازش هاي عاطفي هستيم، پس به نياز عزيزمان احترام بگذاريم.
منبع : انتخاب-شيعه نيوز/به کوشش:هیات تحریریه