فصل، فصل مدرسه است ودر اين ميان کلاس اولي ها از همه بيشتر هيجان دارند.اما ما به عنوان والدين اين بچه ها قبل از شروع مدرسه وظايفي داريم که به شرح زيراست:
در اصل آماده سازي بچه ها از موقع تولد شـروع مي شود وبچه ها قدم به قدم توانايي هاي مختلف را مي آموزند وبراي فعاليت هاي اجتماعي آمادگي پيدا مي کنند.
بايد مهارت ها وتوانايي هايي را در بچه ها پرورش دهيم مانند ابراز احساسات خود، ارتباط گيري با ديگـــــــــران وتحليل مو قعيت.بچه اي که اعتماد به نفس وتا حدي استقلال شخصي داشته باشدواز پس کارهاي فردي خود برآيدوباديگـران راحت تر ارتباط بگيرد،مشکلاتش در روزهاي اول مدرسه کمتر است.
والدين بايد فرصت تجربه وخطارا براي بچه ها فراهم کنند.به آنها اعتماد کرده وبعضي از کارها را به آنها واگذار کنند.والدين نبايد همه کارها را خود انجام دهند به بهانه اينکه بچه از پس آن برنمي آيد.بهتر است هميشه نقش حمايتي خود را داشته باشند وبه بچه ها مسئوليت بدهند.
يکي از کارهايي که والدين هنگام ورود فرزند به دبستان بايد انجام بدهند،شناختن نگراني هاي اوست. اما واقعيت اين است که اين نگراني فقط مختص کودکان نيست،بلکه والدين نيز دچار دلشوره ونگراني مي شوند.پس براي کم کردن نگراني بچه ها ، بهتر است نگراني هاي خود را بشناسيم وتا جايي که ممکن است برآنها غلبه کنيم. مادران بسيار حساس شده اند ومي خواهند همه چيز به بهترين شکل پيش رود.خيلي نگران انجام تکليف شب، مرتب بودن، خوش خط بودن، نوع تشويق وتنبيه، دعواي بين بچه ها،مقررات مدارس و… هستند واين نگراني ها گاه در بيان ورفتارشان خود را نشان مي دهد.
بدگويي از مدرسه، ترساندن بچه ها از اينکه ديگر نمي توانندمثل قبل بازي کنند،بايد اسباب بازي هايشان را جــــــمع کنند و…مي تواند در مضطرب کردن بچه ها نقش داشته باشد.کودک باخود فکر مي کندوقتي مدرسه ودرس اينقدر بد است،چرا من بايد به آنجا بروم!همه اينها شوق رفتن به مدرسه را کم مي کند.
يادمان باشد اين مرحله از زندگي کودکمان خيلي مهم است ونياز به رابطه عاطفي وحمايت از فــــــرزند بيشتر مي شود،بخصوص سه ماهه اول سال تحصيلي.پس بايد در عين حال که نقش مادري خود را انجام مي دهيم در امور تحصيل فرزندمان هم آن قدر نقش داشته باشيم که اوليــاي مدرسه از مامي خواهند نه بيشتر.از کارهـــاي بچه ها حمايت کنيم نه دخالت وبا مديريت خوب بر زمان خواب،تغذيه وبرنامه ريزي هاي مناسب،با توجه به موقعيت جديد در مـورد مهمــاني ها، تفريح ها،مسافرت ها وانجام تکاليف شب نقش حمايتي خود را به خوبي ايفا کنیم.از آنجا که عوامل اثر گذار در تربيت ورشد بچه ها با هم متفـــاوت است ونمي توان از همه به يکسان انتظار داشت ،نبايد بچه هارا باهم مقايسه کرد. درواقع شيوه توصيفي بايد ميزان رشد ويادگيري را در مورد هر فردي جداگانه وبدون قياس بررسي کند.
بايد شرايطي فراهم شود تا بچه ها بتوانند حداکثر رشد خود را داشته باشند وتوانشان را از قوه به فعل درآورند،اين هنر جامعه، خانواده ومدرسه است. بايد معيار سنجش ها وارزشيابي ها تغييرکند واز کميت به کيفيت برگردد.
چگونه مي توان مهارت هاي لازم را در بچه ها به وجود آورد؟
مهارت هاي اوليه براي رفتن به مدرسه چه مهارت هايي است؟
گوش دادن، دقت کردن، تمرکز کردن، سوال کردن،رعايت نوبت، وبيان احساسات ما از طريق کتاب خواني وقصه گويي. مي توانيم بسياري از اين مهارت ها را در بچه ها تقويت کنيم.وقتي براي بچه ها کتـاب مي خوانيم، ياقصه مي گوييم، اوياد مي گيرد بنشيند دقت کند،گوش دهد و… پس با يک کار لذت بخش مثل قصه گويي مي توان به بسياري از اين مهارت ها دست پيدا کرد.بازي هاي جمعي بخش ديگري از مهارت ها مثل: تقويت حواس، تمرکز، رعـايت نوبت،شناخت و…را به بچه ها مي آموزد.
درآخر يادمان باشد که ما در هر شرايطي بچه ها را دوست داريم.چه نمره خوب بگيرند وچه نمره خوب نگيرند.معيار ما براي دوست داشتن بچه ها نمره نيست.از آنها توقع بيش از حد نداشته باشيم.تفريح وبازي را از زندگي کودکمان حذف نکنيم وبه درس و تفريح، هردو توجه داشته باشيم.يادگيري را امري لذت بخش بدانيم تا بچه ها با شادي وعلاقه به مدرسه بروند.
منبع:نشریه سلامت/ به کوشش:تکتم هاشمی/شرکت پویاگستر